دلقک

وقتی با دل گرفته و خسته از روزگار میخندی و لودگی میکنی وقتی میخندونی فقط یه بینی قرمز و یه لباس مسخره از دلقک کم داری

دلقک

وقتی با دل گرفته و خسته از روزگار میخندی و لودگی میکنی وقتی میخندونی فقط یه بینی قرمز و یه لباس مسخره از دلقک کم داری

نیستی

یادته همیشه میگفتم وقتی نوبت سختی ادم میشه همه سختی ها باهم حمله میکنن ، حالا فهمیدی منظورم چیه ؟
بعد از اینهمه سختی حالا مشکل اینترنت این چند روز من هم اضافه شد و نتونستم حال و احوالت را بدونم و حال خوشی ندارم ،‌ امروز هم که من از صبح تا حالا با سختی و دردسر چندین بار اومدم تو نیومدی ، احتمالا بخاطر اون مشکل کاری که برات پیش اومد هم دیگه به اینترنت دسترسی نداری و ...

طوری نیست اینم روی بقیه
این بیست و چند روز هم میگذره و من هر روز خسته تر و سرد ترم ، نمیدونم چرا با اینکه از حالا اخر این قصه برام مثل روز روشنه هنوز منتظر گذشتن این دو ماه هستم ، شاید به قول تو مشکلاتی دارم که با ازدواج حل میشه و منتظرم برم ازدواج کنم

نمیدونم منتظر چی هستم ،‌ مسخره است از این امید پوچ از این سردی کشنده از این تردید از تمام فکرای ازار دهنده که روحم را زخمی میکنه خسته ام به خدا از اینکه بگم خسته ام متنفرم ولی این واژه لعنتی هیچ معادلی نداره بجز من

مواظب خودت باش

نظرات 1 + ارسال نظر
ایده چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 08:38 ق.ظ

ای بابا چرا کج دار و مریض؟ یا رومی رومی یا زنگی زنگی. منتظر چی هستی تو؟ منتظر تموم شدن این دو ماه؟ من اگه یه روز بیماری لاعلاجی بگیرم که بگن دوماه دیگه میمیری ترجیم میدم الان بمیرم. یا هم که اصلن نمیرم.
من که نمیدونم چرا میونتون شکراب شده... اما اگر میشه حلش کرد؟ خوب یا علی بگید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد