دلقک

وقتی با دل گرفته و خسته از روزگار میخندی و لودگی میکنی وقتی میخندونی فقط یه بینی قرمز و یه لباس مسخره از دلقک کم داری

دلقک

وقتی با دل گرفته و خسته از روزگار میخندی و لودگی میکنی وقتی میخندونی فقط یه بینی قرمز و یه لباس مسخره از دلقک کم داری

بمون

هی پسر حالا موقع خسته شدن و بریدن تو نیست ، این همه فیلم دیدی ، تو باید مثل قهرمان داستان باشی ، تو باید طاقت بیاری ، دستت را بزار رو زانوت و ادای ادمای محکم را در بیار
هی دلقک با تو ام ، جون هرچی مرده حالا وقت وا دادن نیست ، تو که چیزی برای از دست دادن نداری ، یکم دیگه تحمل کن قول میدم صبر و طاقت تو به نفع بقیه باشه ....
هی مرد جمع کن خودتو حالا وقت گریه کردن نیست ، ارایش صورت دلقک نباید خراب بشه ، برای گریه کردن یه عمر فرصت داری ، تو که گریه کردن را یاد گرفتی نترس یادت نمیره ؛ چشمی که با اشک اشتی کنه دیگه تر شدن یادش نمیره ، اشکات را بزار پشت سر مسافر ....
وایسا ، رو صحنه بمون و بازی کن ، اون تماشاچیه که اونجا ، اره همون ، بخاطر اون
لعنتی حداقل شرافتمندانه بباز ، قول میدم خودشو پیدا میکنه ، مگه تو همیشه نمیگی نیت درست همیشه راه خودشو پیدا میکنه ، به خودت ایمان داشته باش ؛ میدونم سخته ولی به قول رفیقت اگه سخت نبود که خدا به عهده تو نمیزاشت


خدایا دلقک کم اورده کمکش کن ، خدایا نزار ابروش بره

نظرات 1 + ارسال نظر
لادن صحرایی شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:13 ق.ظ http://www.ladansahraei.blogsky.com

سلام و خسته نباشید از وبلاگتان لذت بردم همیشه موفق باشید.خدانگهدارت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد