دلقک

وقتی با دل گرفته و خسته از روزگار میخندی و لودگی میکنی وقتی میخندونی فقط یه بینی قرمز و یه لباس مسخره از دلقک کم داری

دلقک

وقتی با دل گرفته و خسته از روزگار میخندی و لودگی میکنی وقتی میخندونی فقط یه بینی قرمز و یه لباس مسخره از دلقک کم داری

سکوتم از رضایت نیست

یه روز انقدر تنهایی که حرفی برای گفتن نداری ، یه روز انقدر حرف برای گفتن داری که نمیدونی از کجا شروع کنی ، یه روز انقدر بی دردی که دنبال درد میگردی و یه روز انقدر درد داری که گریه هم بغضت را خالی نمیکنه ، یه روز میخای حرف بزنی کسی را نداری ، یه روز یه نفر منتظره حرف بزنی و حرفی نداری ، یه روز یه نفر را داری باهزار تا حرف اما اون حال شنیدن نداره ، یه روز اینتر نت خراب میشه ، یه روز کار ، یه روز مهمون یه روز بنزین یه روز
همه اینا بهت میگن که نباید حرف بزنی ، نباید ....
و تو هنوز اثیر این همه باید و نبایدی ، تو هنوز خسته ای
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد