دلقک

وقتی با دل گرفته و خسته از روزگار میخندی و لودگی میکنی وقتی میخندونی فقط یه بینی قرمز و یه لباس مسخره از دلقک کم داری

دلقک

وقتی با دل گرفته و خسته از روزگار میخندی و لودگی میکنی وقتی میخندونی فقط یه بینی قرمز و یه لباس مسخره از دلقک کم داری

خوشحالم

تو مرا می فهمی
من تو را می خواهم
و همین ساده ترین قصه یک انسان است
تو مرا می خوانی
من تو را ناب ترین شعر زمان می دانم
و تو هم می دانی
تا ابد در دل من می مانی



خداییش خیلی شعر قشنگیه من که خیلی باهاش حال کردم ، خوب منم چند روزه که مثل عشقم خیلی حال و هوای خوبی ندارم ، حال و هوای خونه دل ما یکم ابری شده و هر دو خوب میدونیم چرا ، هر دو حق داریم وقتی کاخ قشنگ ارزو هامون رو سرمون خراب شد وقتی دیدم امیدومون ارزوی محاله ....

بگذریم من واقعا خرم ، اخه چطوری نفهمیدم که امروز تو وبلاگ نوشته ، اما خوب بهر حال خیلی ذوق کردم از وقتی فهمیدم که نوشته سه بار خوندمش و کلی هم باهاش حال کردم ،‌عزیز تر از جونم همه زندگی من مال تو بوده و هست ، پس تو خونه حقیر عشقت غریبی نکن ، نمیدونمی چقدر خوشحال شدم
فکر کنم فردا که پست من را بخونی خیلی شاکی بشی اما خوب یه حس بد بود که باید مینوشتمش ، میدونم که ناراحت میشی وقتی ناراحتی من را ببینی اما هر دوی ما حقیقت را میدونم و با از تمام سختی هاش برای باهم بودن استقبال کردیم
شاید اینجوری میخاستم جواب اون حرفت و اون حال تهوعت را بدم که بدونی منم حتی از فکر کردن چه حس بدی دارم نمیدونم چقدر تونستم حسم را بنویسم

همیشه دوست دارم ، خودتم خوب میدونی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد